• وبلاگ : ميناي دل
  • يادداشت : دليـــــــــــــــــــــل زندگي...
  • نظرات : 4 خصوصي ، 26 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ؟ 
    تفاوت زن ايراني قديم با زن ايراني جديد!! (آخر خنده)
    صبح ساعت 5

    زن ايراني قديم: به آهستگي از خواب بيدار مي‌شود. نماز ميخواند و سپس به لانه مرغها ميرود تا تخم مرغها را جمع کند.

    زن ايراني جديد: مثل خرچنگ به رختخواب چسبيده و خر و پف ميکند..

    صبح ساعت 6

    زن ايراني قديم: شير گاو را دوشيده است ، چاي را دم کرده است ، سفره صبحانه را با عشق و علاقه انداخته و با مهرباني مشغول بيدار کردن آقاي شوهر است.

    زن ايراني جديد: باز هم خوابيده است.

    صبح ساعت 7

    زن ايراني قديم: مشغول مشايعت آقاي شوهر است که از در خانه بيرون ميرود و هزار تا دعا و صلوات براي سلامتي شوهر کرده و پشت سرش به او فوت ميکند.

    زن ايراني جديد: هنوز خوابيده است.

    صبح ساعت 11

    زن ايراني قديم: مشغول رسيدگي به بچه ها و پاک کردن لپه براي درست کردن ناهار است.

    زن ايراني جديد: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسي جوش هاي روي کمرش است.

    ظهر ساعت 12

    زن ايراني قديم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظيم نمک آن است.

    زن ايراني جديد: در حال آرايش کردن با همسايه طبقه بالا در مورد انواع پازيشن هاي جديد جهت چيز صحبت مي‌کند.

    ظهر ساعت 13

    زن ايراني قديم: در حال شستن جوراب و لباس‌هاي آقاي خانه درون تشت وسط حياط خلوت ميباشد.

    زن ايراني جديد: در حال روشن کردن ماشين لباسشويي ، ماشين ظرفشويي و البته غرغر کردن است…

    ظهر ساعت 14

    زن ايراني قديم: در حال ماليدن پاي آقاي شوهر که براي خوردن ناهار به خانه آمده است ميباشد. جهت حض جميل بردن آقاي شوهر ، دامن گل گلي خود را پوشيده است.

    زن ايراني جديد: در حال انداختن يک غذاي آماده درون مايکروفر بوده و در همان حال در حال تماشاي FashionTV مي‌باشد.

    ظهر ساعت 15

    زن ايراني قديم: در حال جارو کردن حياط خانه و تميز کردن لانه مرغها و بردن علوفه براي گاوشان مي‌باشد.

    زن ايراني جديد: با يکي از دوستانش به پاساژ صدف براي خريد رفته است.

    عصر ساعت 16

    زن ايراني قديم: مشغول شستن پاهاي کودکشان است که به دليل دويدن در کوچه خوني شده است.

    زن ايراني جديد: در حال پرو کردن لباس‌هاي خريداري شده است. در همان حال هم نيم نگاهي هم به شکم خود دارد که جديداً چاقي را فرياد مي‌کشد.

    عصر ساعت 17

    زن ايراني قديم: دم در خانه ايستاده است تا آقاي شوهر بيايد.

    زن ايراني جديد: در لابي نشسته است تا با آقاي شوهر به خريد برود.

    عصر ساعت 18

    زن ايراني قديم: براي شوهر خود چاي آورده و مانند يک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.

    زن ايراني جديد: از اين مغازه به آن مغازه شوهر بيچاره خود را مي‌برد.

    شب ساعت 19

    زن ايراني قديم: سفره شام را انداخته و شوهر را براي خوردن شام دعوت ميکند.

    زن ايراني جديد: هنوز در حال خريد است.

    شب ساعت 20

    زن ايراني قديم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوض خانه است.

    زن ايراني جديد: کماکان در حال خريد است.

    پاسخ

    ايول خيلي باحال بود مخصوصن اون خوابه صبح تا ظهرش.