نگاهت بنده دلم را پاره کرد
نميشد آرام تر مرا بنگري ؟
ديگر قلبي براي من نمانده
بايد برم واسمم رو توي ليسته گيرندهاي قلبه سالم بنويسم
اما نه ليست انتظاره من قلبه توست وصداي تپش آن است
کجايي ...
ليسته انتظارت را بنگر پر است از انتظاره من ...
چه تند و بران نگاهم ميکني ، بنده دلم پاره شد ...