آيينه اي و سنگ صبور پيمبري
در هر نفس براي پدر مثل مادري
اشک شما عذاب بهشت است ، خنده کن
لبخندت آفتاب بهشت است ، خنده کن
دنياي ما نبوده برازنده ي شما
هجده نفس زمين شده شرمنده ي شما
آيينه اي نهاده خدا بين سينه ام
حس مي کنم مزار تو را بين سينه ام
مانند آن خسي که به ميقات پر کشيد
قلبم به سوي مادر سادات پر کشيد .
حميدرضابرقعي ...3