• وبلاگ : ميناي دل
  • يادداشت : باران كــــــــــــــــــه مي آيد..
  • نظرات : 3 خصوصي ، 32 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    + فاطمه ... 

    امشب اي ماه به درد دل من تسکيني
    آخر اي ماه تو هم درد من مسکيني
    کاهش جان تومن دارم و من ميدانم
    که تو از دوري خورشيد چه ها مي بيني
    تو هم اي باديه پيماي محبت چون من
    سر راحت ننهادي به سر باليني
    هر شب از حسرت ماهي من و يک دامن اشک
    تو هم اي دامن مهتاب پر از پرويني
    همه در چشمه مهتاب غم از دل شويند
    امشب اي مه تو هم از طالع من غمگيني
    من مگر طالع خود در تو توانم ديدن
    که توهم آينه بخت غبار آگيني
    باغبان خار ندامت به جگر ميشکند
    برو اي گل که سزاوار همان گلچيني
    ني محزون مگر از تربت فرهاد دميد
    که کند شکوه ز هجران لب شيريني
    تو چنين خانه کن و دل شکن اي باد خزان
    گر خود انصاف کني مستحق نفريني
    کي بر اين کلبه طوفان زده سر خواهي زد
    اي پرستو که پيام آور فرورديني
    شهريارا اگر آيين محبت باشد
    چه حياتي و چه دنياي بهشت آييني

    "شهريار"
    + فاطمه... 


    سلام ...

    به به عالي بود ...زيبا ودلنشين ...دوسش دارم ...

    دقيقن منم همينطور

    کمي عاشق...

    کمي شاعر...

    کمي بي پرواتر از حوا..

    کمي مانده اندر خم دنيا..

    وکمي تا قسمتي بنده...

    ولي اينجاشو نه : خدا هم بنده اش را از ياد برده؟؟!

    امروهوابشدت باروني بود گفتم الاناست که بزنه ومنو راحت کنه ...اما ...

    منو اين همه خوشبختي محاله ...

    پاسخ

    سلام..مرسي..همزادمي ديگه برا همون كپي خودمي..اين بارونه گير كرده بلاخره مياد غصه نخور فقط نري زير بارون مث من چپه ميشي ها..
     <      1   2   3