گل نـــــــــــــرگس...
دلم باران می خواهد...
بارانی از جنس اجابت...
اجابتی از جنس فرج تو...
تو که به خورشید می مانی و
من چقدر دربرابر خورشید وجودت هیچــــــــــــــم...هیچ..
دلم عجیب شور می زند...امروز میلاد توست...
نکند نیایی..
نکند عطرنرگس در کوچه های دلواپسی نپیچد...
نکند اللهم عجل لولیک الفرج هایمان مستجاب نشود...
نکنـــــــــــــــــــــــد....نـــــــــــــــــــــــه....
دلم عجیب شور میزند...
برمی خیزم ... وضوی عشق می گیرم وسجاده نیاز می گشایم و
نماز صبر می خوانم!
ندبه ی نبودنت را زمزمه میکنم وامن یجیب آمدنت را سر میدهم..
منتظر میشوم..!!
مگر می شود میلادت باشد تو نباشی..
مگر می شود این همه اشتیاق راببینی و بازهم نیایی..
مگر می شود شهر که نه دنیا چراغان باشد وصاحب چراغ نباشد...
مگر می شود عشق باشد وسرچشمه عشق نباشد...
اصلا مگر می شود همه باشند وتو ، گل نرگس نباشی..
بی تو باران هم بوی باران نمی دهد...
بی تو عشق هم طعم زندگی نمیدهد...
بی تو من وهمه ی هستی سرگردانیم...
گل نرگس!
بی قرار ظهورت شده ام بیا وبگذار زمزمه این جمعه ام
متی ترانا ونراک نباشد...
بیا ودیو سیاه تزویر را دربند کن...
درخت دورغ را از ریشه برکن وعشق را بردلها حاکم کن و
باران را بوی باران ببخش...
بیا گل نرگس...!!!!!!
ادامه مطلب