خوشبختی....
خوشبختی ام را گم کرده ام
توی کوله پشتی دوران 18 سالگی ..
لای کتابهای نخوانده دبیرستان ..
کنار باجه تلفنی که مهربانتر از هر همراه اول و آخری بود !
و تمام کسانش در دسترس ..
و شاید پشت نگاه تو ..
که یادم نیست در کدام اصلی یا فرعی گمت کردم ... !
اصلا چه فرقی میکند .. !؟
بازی کسل کننده ایست خوشبختی ..
میخواهم از اینجا تا ...
تمام زندگیم را آدامس بجوم !
و گاهی پوزخند ...
به هر آنچه که شما خوشبختی می نامیدش ...!
پ ن: ی جا خوندم خوشم اومد متنشو گذاشتم اینجا شمام بخوندید...
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 93/3/7 ] [ 3:39 عصر ] [ یاسی ]